بستن

شهیدقدرت الله حفاری دولت آبادی

قال الله تبارك و تعالي: «يا اَيُّها اْلَذّينَ آمَنوُا هَلْ اَدُلُكُمْ عَلَي تِجارَهٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ اَليمِ تُؤمِنُونَ بِاْللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدوُنَ ِفي سَبِيلِ اْللَّهِ بِاَموالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ ذالِكُمْ خَيرٌ لَكُمْ اِن كُنتُم تَعلَموُن.»
اي اهل ايمان آيا شما را به تجارتي سودمند كه از عذاب دردناك آخرت نجات بخشد دلالت كنم؟ آن تجارت اين است كه به خدا و رسول ايمان آوريد با مال و جان در راه خدا جهاد كنيد، اين كار از هر تجارتي، اگر آگاه باشيد براي شما بهتر است.
بياييد و در برابر انوار عظمت حق كه در جهاد تجلّي مي شود سجده كنيم و مناجات با او را بيشتر كنيم. خدا مي داند كه من مناجات با او را دوست دارم چرا انسان در بند تعلّق باشد و در ظلمات حبس شود، انسان اهل نور است و نور سلامت انسان است در گوشه ي خانه چگونه انسان با خدا آشنا مي شود؟ دعوت حق را گوش كنيد و از جبهه غفلت نكنيد كه جبهه محل نزول رحمت و ملايك، است جبهه محل كشف شهود حقيـقي و محل اهـل عرفـان است؛ جبـهه انسان را همـگام با ملايكه به پـرواز درمـي آورد و ملكـوت را با چشمان خود مشاهده خواهد نمود.
امام را كه نور است از انوار حضرت قدس ربوبيت، تنها نگذاريد كه ايران و جهان اسلام به [در] او متجلّي شده است. از او جلوتر نرويد و همچنين عقب نيفتيد كه دچار اختلاف خواهيد شد و اختلاف شما را هلاك خواهد نمود. وحدت را حفظ كنيد و قدرت خود را در مقابل دشمنان به نمايش بگذاريد به جمهوري اسلامي خدشه اي وارد نكنيد كه جمهوري اسلامي امانت حق تعالي است و به اين امانت خيانت نكنيد. خواهران توجه داشته باشيد كه حجاب را رعايت كنيد كه حجاب شما كوبنده تر از خون سرخ من است.
برادران و خواهران از انجام واجبات و ترك محرّمات دريغ نكنيد كه موجب شكست است. دعاي به جان امام را فراموش نكنيد و فرامين ملكوتي او را كه [ فرمان] قرآن و امام زمان است با گوش دل بشنويد و حتماً عمل كنيد. سپاه را تقويت كنيد و بسيج را خالي نگذاريد كه پايگاه عاشقان است و عشـاق در بسيج مجتـمع مي شونـد. و اما شما مسؤولين از اختلاف بپرهيزيد و تقوي خدا را رعايت كنيد و محاسبه و مراقبه ي نفس را فراموش نكنيد و نظرتان به ضعفا بيشتر باشد كه انقلاب از آن مستضعفان است.
شما طلّاب مواظب باشيد، حتماً نماز شب را بخوانيد كه باعث تقويت شما است و راز و نياز سحر را بر همه چيزمقدّم بدانيد كه موجب فلاح شماست و بر معنويت خود بيفزاييد كه امام زمان(عج) چشم اميدش به شماست و شما معلّمان معنوي ملّتيد [ كه] بايد با معنويت آشنا باشيد.
سخنان امام را گوش كنيد و به كار گيريد و قلبتان با امام باشد كه جز اين برايتان راهي نيست.
شما پدر و مادرم خيلي مي بخشيد كه نتوانستم در پيري عصاي دستتان شوم و اين را مي دانم كه به شما بد كردم، اميدوارم كه مرا حلال كنيد و از پروردگار طلب مغفرت و بخشش كنيد و انجام واجبات و ترك محرّمات را فراموش نكنيد.
اما برادران و خواهران عزيزم: مي دانم كه غم دوري برادرتان برايتان سخت است اما والله كه من هم غم دوري مولايم برايم سخت است و آنقدر لحظه شماري كردم كه لقاي حق برايم رسيد و نداي الهي را از هاتف شنيدم كه مرا دعوت به حق كرد و حق به اين حقير لطف كرد و لقايش را به ما ارزاني داشت به هر حال مرا حلال كنيد.
و باز سخني با امت شهيدپرور كه قرآن زياد بخوانيد، از دعا غفلت نكنيد، مخصوصاً دعاي توسل و كميل و ندبه كه اينها به منزله روح دعاهايند و بعد از قرآن از نهج البلاغه علي(ع) فاصله نگيريد و به وسيله ي اينها كه شريعت است طريقت را طي كرده و به حقيقت برسيد و ضمير خود را از غير حق خود باز داريد و حتماً به قرب او برسيد كه تقرّب به او مهم است و بدانيد كه همه مربوط به [آيه ي] «اِناِللهْ وَ اِنْااِليهِ راجِعونْ» [ است] .
از تمام اقوام و خويشان حلاليت مي طلبم و اميدوارم كه اگر اعمال غير اسـلامي از اين حقيـر مشاهـده شـده به خـوبـي خود ببخشيد.
اما دوستـان و آشنايان و همكلاسان در مدرسه و حوزه، از همه ي شما مي خواهم كه حلالم كنيد و مي دانم كه حتماً هر كدام از شما بدي و اعمال غير انساني كه موجب رنجش خاطر شما شده از اين حقير ديده ايد [ مي بخشيد ] و اميدوارم كه هر كدام در دل شب با خدا راز و نياز داريد اين حقير را فراموش نكنيد كه خدا به سحرخيزان نظر دارد.
محّل: شهر خون، خرمشهر
قدرت الله حفاري دولت آبادي۶۵/۱۰/۱۰


زندگی نامه :

در خانه‌اي كه سرشار از سادگي و صفا بود، صداي گريه‌ي نوزادي دلهاي نگران را شاد كرد و خنده را به لبها هديه داد. مادر فرزندش را چون غنچه‌اي لطيف در آغوش كشيد و بزرگ كرد. چون هفت ساله گشت به مدرسه رفت و در محضر استاد، رمز و راز سعادت را آموخت. در مدرسه، دانش‌آموزي آرام و ساكت بود و بسيار باهوش. چهره‌اي مظلوم داشت و متين. در تمام كارها عادلانه رفتار مي‌كرد، به طوري كه اجازه نمي‌داد ديگران كارهاي شخصي او را انجام دهند و خود لباسهايش را مي‌شست.
در زمان انقلاب سن زيادي نداشت، اما با اين وجود براي اسلام و امام خميني(ره) تبليغ مي‌كرد كه در اين راه چندين بار مورد اذيت و آزار مأموران رژيم قرار گرفت. وي تا پيروزي انقلاب، دست از هدف خود برنداشت و احساس خستگي نكرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي از «رونيز» به استهبان آمد و در حوزه‌ي علميه نام نوشت. گرچه در خانواده‌اي بي‌بضاعت رشد كرد، اما هرگز لب به ناسپاسي نگشود. او كه جام وجودش را عشق پر كرده بود به سختي روزگار مي‌گذراند، به طوري كه مجبور بود در كنار

درس در كوره‌هاي آجرپزي كار كند تا خرج تحصيلش را درآورد.
براي ادامه‌ي تحصيل به شهرهاي مقدس قم و مشهد سفر كرد و در اين راه مشقّتهاي فراواني به جان خريد اما او كه به فكر تحصيل و تهذيب بود، تمام رنج سفر را پذيرفت و سكوت كرد. برادرش مي‌گويد: «قدرت‌اللّه بسيار مهربان بود و حرفهاي زيبايي مي‌زد كه به دل مي‌نشست؛ هميشه به فكر بيچارگان و فقيران بود و به يتيمان كمك مي‌كرد».
با شروع جنگ تحميلي او كه طاقت ماندن در شهر را نداشت، راهي بسيج شد و از آنجا عازم جبهه گشت. چندين بار به جبهه رفت و عاشقانه در اين راه پرعظمت جنگ كرد و تلاش نمود. دايماً با وضو بود و هرگز از نماز شب غافل نشد. آخرين ميدان رزم او «خرمشهر» بود كه در مقابل دشمن سينه چاك كرد و بالاخره او كه تمام زندگي‌اش را مديون عشق بود در «عمليات كربلاي 4»، با ديدن روي محبوبش جان باخت و به زمين افتاد.

پاسخ دهید

ادرس ایمیل شما کاربر گرامی منتشر نخواهد شد.قسمت های ضروری و مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

متا سفانه قابل کپی نیست!