بستن

عملیات والفجر 8

شهدای عملیات وافجر 8 استهبان :

ردیفنامنام خانوادگی
1 شهید عزیز علیبرزنده
2 شهید عزیز محمودتقوی
3 شهید عزیز سید علاالدینداوودی
4 شهید عزیز ناصردربندانی
5 شهید عزیز جهانگیرشاهسونی
6 شهید عزیز ولیشاهسونی
7 شهید عزیز حسینشفیعی رونیزی
8 شهید عزیز علیعربی
9 شهید عزیز علیعمادآبادی
10 شهید عزیز حسنفقیهی
11 شهید عزیز احمدفیروزی
12 شهید عزیز عباسگنجی
13 شهید عزیز سعیدمهدی پور
14 شهید عزیز احمد علیفالیزکار
15 شهید عزیز یداللهمیثمی
16 شهید عزیز اسماعیلکریمی نژاد
رمز عملیاتیا زهرا
تاریخ عملیات22 دقیقه بامداد روز64/11/20
مدت عملیات75 روز
هدف عملیاتتامین وتصرف جزیره فاو وکوتاه کردن دست رژیم متجاوز عراق از
آبهای خلیج فارس
تعداد رزمندگان324
تعداد شهید16
تعداد مفقود2
تعداد مجروحان وجانبازان67
تعداد آزادگان0

شرح عملیات

مقدمه

پیروزی‌های فزاینده جمهوری اسلامی در جنگ، غرب را برآن داشت تا موازنه قوا میان طرفین را در جنگ حفظ نماید. بدین ترتیب از یک سو پافشاری بر حفظ صدام به هر شکل ممکن و از سوی دیگر عزم راسخ جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف خود درجنگ، نوعی حالت نه جنگ، نه صلح را میان طرفین حاکم ساخت. آن‏چه غرب را براتخاذ سیاست مزبور واداشت، هراس از تاکتیک‌های ویژة جمهوری اسلامی بود، عاملی اساسی که نقشی تعیین‌کننده در کسب پیروزی داشت. از این رو قدرت‌های بزرگ برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ، به انحاء مختلف و وسایل متعدد به کمک حاکمان بغداد شتافتند از جمله:

1 ـ واگذاری تکنولوژی برتر (خصوصاً در زمینه تجهیزات هوایی) به عراق.

2 ـ قرار دادن اطلاعات کسب شده به‌وسیله آواکس‌ها و دیگر دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در اختیار عراق.

3 ـ کسب اطلاع از تاکتیک‌ها و توانایی‌های نظامی ایران و بهره‌برداری از فکر مستشاران نظامی برای کمک به عراق.

4 ـ حمایت‌های تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی دنیای غرب و وابستگان آن، خصوصاً مرتجعین عرب منطقه از رژیم عراق.

ارتش عراق علی‌رغم اینکه توانست در برهه‌ای خاص از زمان با گسترش سازمان رزم خود به 50 لشکر و عمق بخشیدن به میادین مین و موانع و استحکاماتش و نیز ممانعت از تثبیت و تأمین مناطق تصرف شده، وقفه‌ای در پیشروی رزمندگان به داخل خاک عراق ایجاد کند، لیکن این وضع ناپایدار بود و با گذشت زمان و رشد توانایی‌های جمهوری‌اسلامی در جنگ ـ طراحی عملیات در زمین‌های مختلف (دشت، کوهستان، آب، رمل و.. .)، سازماندهی نیرو و گسترش سازمان رزم ـ زمینة تزلزل و بی‌ثباتی رژیم بغداد فراهم شد.

وضعیت عراق

رژیم عراق روند تحولات جنگ در چهار سال گذشته و حفظ موقعیت دفاعی خود را ناشی از برتری تسلیحاتی و اطلاعاتی ارزیابی می‌کرد. بدین معنا که رزمندگان اسلام پس از درهم شکستن خطوط دفاعی دشمن با برتری آتش توپخانه، قدرت هوایی و قوای زرهی ارتش عراق مواجه می‌شدند که این برتری مانع از تثبیت مواضع تصرف‌شده می‌گردید. درک عراق از عوامل مؤثر در حفظ موقعیت دفاعی نیروهای عراقی در برابر ایران، آنها را بیش از گذشته در مورد خرید تکنولوژی دفاعی، سلاح و تجهیزات ترغیب می‌کرد.

عراقیها مایل بودند بیش از خرید سلاح، تکنولوژی نظامی خریداری کرده و از توانایی لازم برای تولید نیازمندیهای دفاعی و بهسازی سلاحها برخوردار شوند. از اوایل سال 1986، شواهد و قرائن موجود نشان‌دهندة برخورداری عراق از تولیدات نظامی در داخل عراق بود.

در مجموع ارتش عراق در نیمه دوم سال 1364، تعداد 5 لشکر زرهی، 3 تیپ مستقل زرهی، 2 تیپ مستقل مکانیزه، 20 تا 25 لشکر پیاده و 80 تیپ مستقل و 10 تیپ مستقل نیروی مخصوص و کماندویی در اختیار داشت.

همچنین بنابر تجزیه و تحلیلی که غلام‌علی رشید معاون عملیات فرمانده کل سپاه به عمل آورده و در تاریخ 1364/2/25 ارائه کرده است، ارتش عراق بر پایه سازمان و نیروی انسانی و تجهیزاتی که در اختیار داشت از تواناییهای زیر برخوردار بود:

« ـ دشمن در هر زمان توانایی جابه‌جایی 3 لشکر پیاده را در هر منطقه دارد. یک تیپ پیاده را در عرض 24 ساعت جابه‌جا می‌کند. یک تیپ زرهی را در 72 ساعت از غرب منتقل می‌کند.

ـ دشمن در هر زمان دارای 5 لشکر زرهی و مکانیزه است که در عرض 4 تا 5 روز قابلیت مانور و جابجایی سریع را دارد.

ـ دشمن در هر زمان توانایی آزادسازی 40 گردان توپخانه را دارد که در خط جمع کند و در یک نقطه تمرکز بدهد.

ـ دشمن توانایی یک ماه بمباران و فشار هوایی به گستردگی عملیات بدر را دارد.

ـ دشمن توانایی اداره 2 عملیات همزمان به وسعت 3 تا 4 لشکر را دارد.

ـ دشمن در برابر عملیات آفندی ما با 100 گردان، می‌تواند با 300 گردان آزاد، مقابله کند.»

وضعیت ایران

مشکل ایران در مرحله جدید جنگ با توجه به افزایش توان نظامی عراق، اساساً ناشی از این بود که به راحتی قادر به کسب پیروزی نظامی برای تغییر توازن به سود خود نبود. در سال ششم جنگ در وضعیتی که دشمن 550 گردان نیروی پیاده در اختیار داشت و برای مقابله با عملیات آفندی، از 300 گردان نیروی آزاد برخوردار بود، سپاه تنها 80 گردان نیرو و برای 7 روز جنگ در اختیار داشت و بخشی از توان رزمی سپاه به عنوان یک نیروی دفاعی در مناطق تصرف‌شده، مانند جزایر مجنون و هور زمین‌گیر شده بود. در این روند کاهش توان ایران در برابر عراق دو عارضه اساسی به دنبال داشت: نخست آنکه نمی‌توانست از امکان غافلگیری و تجزیه قوای دشمن برخوردار شود، در نتیجه اجرای عملیات با نوعی ریسک و عدم‌موفقیت همراه بود. علاوه بر این، قوای ایران فاقد توانایی لازم برای نبرد طولانی در یک عملیات بود. زیرا بلافاصله پس از آغاز عملیات، در حالی که خطوط دفاعی دشمن در هم شکسته شده‌بود، دشمن به سرعت نیروهای خود را در منطقه عملیات متمرکز می‌کرد و با افزایش آتش هوایی و توپخانه تدریجاً نیروهای خودی را از مناطق تصرف شده عقب می‌راند.

با توجه به واقعیتهای موجود، کم‌کم این اعتقاد به وجود آمد که « با این توان نمی‌توانیم غافلگیری را رعایت کنیم و قطعاً باید این توان 2 تا 3 برابر شود که با یکی دشمن را فریب بدهیم و با 2 توان دیگر بتوانیم بطور جدی عمل کنیم.» بر پایه همین ملاحظه چنین استدلال می‌شد که « ما جایی می‌توانیم بجنگیم که بلافاصله پشت یک رودخانه، یک عارضه یا تنگه‌ای برسیم تا دشمن براحتی نتواند به ما حمله کند.»

پس از عملیات بدر بحثهای بسیار اساسی و جدی در مورد نحوه ادامه جنگ صورت گرفت. لازمه ارائه طرح به شورای‌عالی دفاع انجام یک بررسی همه‌جانبه بود که با حضور فرماندهان سپاه صورت می‌گرفت. سپاه از یک سو به این نتیجه قطعی و روشن رسیده ‌بود که با روش گذشته امکان ادامه جنگ با عملیات گسترده وجود ندارد و از سوی دیگر اوضاع جنگ پس از عملیات بدر، با تشدید فشار به ایران، اجرای عملیات را ضروری ساخته بود.

در واقع پیدایش این وضعیت در جنگ بیش از هر مسئله‌ای متأثر از نحوه نگرش به جنگ و کسب پیروزی بود. بدین معنا که پس از فتح خرمشهر پیروزی بر عراق بسیار سهل و آسان پنداشته می‌شد و این باور همگانی وجود داشت که صدام در حال سقوط است. بر پایه همین نگرش، تفکرات استراتژیک مسئولان دربارة جنگ مبنی بر ” کسب یک پیروزی و خاتمه جنگ”، متعاقب ناکامی در عملیات رمضان تدریجاً شکل گرفت. در چارچوب این تفکر تصور می‌شد با یک پیروزی قاطع می‌توان جنگ را تمام کرد، لذا نیازی به بسیج کشور در خدمت جنگ نیست. این گونه تفکرات منطبق و همسو با اندیشه استراتژیک امام در مورد جنگ نبود. تدریجاً با گسترش دامنه جنگ و فشار بر ایران و افزایش موانع موجود برای دستیابی به پیروزی، نوعی تردید و ناامیدی در مسئولین به وجود آمد. برخی چنین تصور می‌کردند که کار تمام شده‌است و باید چهار سال پیش (پس از فتح خرمشهر) تصمیم می‌گرفتیم. علاوه بر این، مشاهده واکنش حامیان عراق در مورد پیروزیهای نسبی ایران، این نگرانی را به وجود آورده بود که حتی اگر موفق به تصرف بغداد بشویم امکان حمله اتمی به ایران وجود دارد!

سپاه با الهام از نظریات امام و درکی که از اوضاع و ضرورتهای جنگ، پس از بررسی های لازم به این نتیجه رسید که برای ادامه جنگ، بدون ورود کلیة سازمانها و امکانات کشور به جنگ، امکان پشتیبانی از جنگ وجود ندارد. حداقل توان لازم برای ادامه جنگ 300 گردان نیرو بود که در آخرین پیشنهاد سپاه ارائه شد. پس از آن، این شائبه که سپاه تمایل به ادامه جنگ ندارد، گسترش یافت ! این وضعیت در حالی پیش آمده بود که قبل از آن تمایل سپاه به ادامه جنگ بنابر نظر امام‌خمینی، عامل اصلی در ادامه جنگ ذکر می‌شد ! در نتیجه سپاه در مرحله جدید که اساساً بار جنگ را بر دوش می‌کشید تحت فشار برخی جریانها قرار گرفته بود. سپاه بر پایه همین ملاحظات و برای استمرار جنگ، استراتژی جدیدی را تبیین کرد که از اصول زیر پیروی می‌کرد:

1 ـ ضرورت ادامه جنگ با جنگ درازمدت.

2 ـ اجرای عملیات محدود با هدف زنده نگهداشتن جنگ و فشار نظامی بر دشمن.

3 ـ افزایش توان و سازمان رزم سپاه برای اجرای عملیات گسترده.

4 ـ طرحریزی و اجرای عملیات گسترده به صورت مستقل.

سپاه در فاصله خرداد 1364 تا شهریور همان سال سلسله عملیات محدودی را انجام داد که آثار مثتبی بر جای نهاد. علاوه‌بر‌این، تلاش برای عملیات گسترده، با توجه به تجارب حاصله در عملیاتهای پیشین، بویژه عملیات بدر، منجر به تعیین شرایط به شرح زیر شد:

1 ـ در اختیار داشتن حداقل 150 گردان نیرو (هدفهای ارزشمند در جنوب بدون 150 گردان قابل تصرف نبود).

2 ـ بیش از یک میلیون گلوله توپ برای آتش پشتیبانی مناسب در یک عملیات گسترده.

3 ـ سلاح ضد‌زره به‌اندازه کافی (حداقل 3 هزار موشک تاو) برای اجرای یک عملیات گسترده.

4 ـ اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو.

5 ـ شرکت مؤثر نیروی‌هوایی ارتش برای پشتیبانی هوایی عملیات.

اهداف و جایگاه عملیات والفجر 8 در استراتژی نظامی ایران

هرچه جنگ ایران و عراق، تداوم می‌یافت حفظ ابتکار عمل و اجرای عملیات‌های بزرگ، نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ موازنة سیاسی ـ نظامی جنگ داشت. دستیابی به برتری در موازنه نیز بستگی بسیار به عملیاتی داشت که طی آن به انهدام گستره ارتش عراق و تصرف زمین‌های استراتژیک منجر شود. از این رو، عملیات والفجر8، برای تحقق استراتژی تنبیه متجاوز در بعد نظامی و بویژه در بعد سیاسی اهمیت بسزایی داشت.مهم‌ترین هدف‌های سیاسی ـ نظامی این عملیات چنین بود: 1ـ تصرف شهر فاو. 2ـ تسلط بر اروندرود. 3ـ تهدید بندر أم‌القصر. 4ـ هم‌مرزی با کویت. 5 ـ مسدود کردن راه ورود عراق به خلیج‌فارس. 6 ـ تأمین خورموسی و امکان تردد کشتی‌ها به بندر امام خمینی.7ـ انهدام سکوهای پرتاب موشک عراق در منطقه فاو.

دلائل انتخاب منطقه

بحث و بررسی برای انتخاب منطقه فاو جهت اجرای عملیات گشترده از خرداد 1364 آغاز شد. علی شمخانی در جلسه قرارگاه خاتم الانبیا(ص) دربارة ملاحظاتی که بایستی در اجرای عملیات در نظر گرفته می‌شد، گفت:

«1ـ ما مجبوریم عملیاتی را شروع کنیم که مبتنی بر توانمان باشد. 2ـ توان دشمن در آنجا محدودتر باشد. 3ـ براساس تجربه عملیات خیبر و بدر باشد. 4ـ بتوانیم مسئله آتش دشمن را که در عملیات بدر مسئله اساسی بود حل کنیم.»

بر اساس این ملاحظات مهم‌ترین علت انتخاب منطقه فاو برای عملیات، نوع و ویژگی‌های زمین این منطقه بود. وجود آب در سه طرف منطقه عملیات و رویارویی با دشمن تنها در یک پیشانی جنگی و همچنین امکان اجرای آتش پرحجم توپخانه و ادوات از آبادان تا فاو روی ستون‌های دشمن که به سوی این منطقه سرازیر می‌شدند، از جمله ویژگی‌هایی بود که موجب انتخاب منطقه فاو شد. به علاوه، محدود بودن زمین که کمیت محدود و کیفیت بالا را با هم دارا بود، در این انتخاب مؤثر بود. همچنین با توجه به اینکه دشمن در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران توانایی عبور از اروندرود را تصور نمی‌کرد و نیز، تجربة عملیات‌های خیبر و بدر و ارزشمند بودن هدف از نظر سیاسی و نظامی، از جمله عوامل دیگری بودند که در انتخاب منطقه فاو برای عملیات مورد توجه قرار گرفتند.

موقعیت جغرافیایی و طبیعی منطقه فاو

منطقه فاو در جنوبی‌ترین قسمت خاک عراق و در شمال خلیج‌فارس واقع شده است. رودخانه اروند در شرق، خورعبدالله در غرب و خلیج‌فارس در جنوب فاو قرار دارد. ساحل شرقی و غربی اروندرود را نخلستان پوشانده است و ساحل دو طرف با نهرهای متعددی به اروندرود متصل می‌شوند. در سمت ایران، رودخانه بهمنشیر به موازات اروندرود، به خلیج‌فارس منتهی می‌شود. در شمال این منطقه، شهرهای آبادان و بصره قرار دارند که با جادة خسروآباد در خاک ایران و جاده‌های البحار، فاو ـ بصره و أم‌القصر در خاک عراق، با فاو مرتبط هستند. همچنین، در این منطقه دریاچة(کارخانه) نمک وجود داشت که سیل‌بندهای متعدد، آن مهم‌ترین عارضه به حساب می‌آمد. در این محل، به دلیل نمک‌زار بودن، زمین باتلاقی بود و استفاده از ادوات زرهی به راحتی میسر نبود. زمین‌های دیگر این منطقه نیز شوره‌زار است که بر اثر بارش باران به شدت لغزنده می‌شود و تردد وسایل نقلیه را با مشکل مواجه می‌کند. در مجموع، منطقه والفجر8 ویژگی‌هایی داشت که با وجود ضعف تجهیزات و تسلیحات خودی، اجرای عملیاتی موفق در این منطقه دور از انتظار نبود.

وضعیت دشمن

با توجه به تجربه سال‌های قبل، عراق در زمستان انتظار حمله رزمندگان جمهوری اسلامی را در منطقة هورالهویزه را در صدر دیگر مناطق جبهه جتوب، برای این حمله پیش‌بینی می‌کرد. اجرای عملیات‌های بدر و خیبر در سال‌های 1362 و 1363 در این منطقه، برتری ایران در تسلط کامل بر این منطقه و حجم گسترده فعالیت‌های مهندسی و نقل و انتقالات خودی در منطقة هور، از جمله دلایلی بود که بر احتمال حملة آتی ایران در منطقه هور می‌افزود و دشمن را به این نتیجه رسانده بود که ایران از هور حمله خواهد کرد.

در منطقة شرق اروندرود نیز ایران فعالیت مهندسی داشت، به خصوص از آذرماه 1364 به بعد این اقدامات افزایش یافت و دشمن نیز از این اقدامات آگاهی داشت. اما چند عامل سبب شد که عراق به شرق اروند توجه لازم را نکند: 1ـ منصرف شدن ایران از حمله به فاو در تابستان 1363. 2ـ گسترش فعالیت ایران در هورالهویزه، به ویژه روی پد خندق و جزایر مجنون. 3ـ دشمن توانایی و تجهیزات ایران را برای عبور از اروندرود ناکافی می‌پنداشت. ضمن آن که با تحلیل و علم کلاسیک امکان حملة ایران از اروندرود بعید می‌نمود.

با توجه به آنچه گفته شد، ارتش عراق به تقویت محور هورالهویزه پرداخت و بمباران بی‌سابقه این منطقه اقدام کرد. در مجموع، فرماندهان عراقی، تک احتمالی رزمندگان اسلام را از محور فاو، فریب می‌دانستند و در حوزة عملیاتی سپاه هفتم، به منطقه ام‌الرصاص توجه بیشتری داشتند.

منطقة عملیاتی فاو، تحت مسئولیت سپاه هفتم ارتش عراق قرار داشت و پدافند این منطقه(از جنوب زیادیه تا رأس‌البیشه)به عهدة لشکر 26 پیاده بود. این لشکردر مجموع با 6 تیپ پیاده، 2 تیپ پیاده ساحلی، 2 ناو تیپ و 5 گردان توپخانه از این منطقه پدافند می‌کرد.

با شروع عملیات، ارتش عراق 8 لشکر پیاده، 4 لشکر زرهی، 2 لشکر مکانیزه، لشکر دفاع ساحلی و لشکر گارد ریاست‌جمهوری را نیز وارد منطقه فاو کرد:

در مجموع، یگان‌هایی که قبل از عملیات والفجر 8 در این منطقه عملیاتی بودند و یگان‌هایی که در حین عملیاتوارد منطقه فاو شدند، عباتند از:

یگان پیاده، شامل تیپ‌های 2، 5، 22، 29، 32، 39، 47، 48، 95، 96، 104، 108، 110، 111، 414، 419، 424، 442، 501، 502، 602، 603، 702، 703 و 704.

یگان پیاده ساحلی، شامل تیپ‌های 440، 441 و 443.

یگان زرهی، شامل تیپ‌های 16، 26، 30، 34، 42، و گردان‌های تانک 17 تموز، الرافدین، ذوالنورین و گردان 43 از لشکر 5.

یگان مکانیزه، شامل: تیپ‌های 8، 15، 20، 24، 25.

نیروی مخصوص، شامل تیپ‌های 65، 66 و 68.

گارد ریاست جمهوری، شامل تیپ‌های 1 مکانیزه، 2 کماندو، 3 نیروی مخصوص، 4 مکانیزه و 10 زرهی و یک گردان کماندویی.

نیروهای کماندو، شامل تیپ‌های کماندویی سپاه‌های 3، 4، 6 و 7، تیپ 73 از لشکر 17، گردان حطین، گردان 5 از لشکر 26، گردان کماندویی لشکر 15.

نیروهای جیش‌الشعبی، شامل شش قاطع جیش الشعبی تحت امر لشکر 26.

طرح مانور عملیات

در طرح‌ریزی مانور عملیات والفجر8 دو عامل بسیار مؤثر بودند: 1ـ تجارب عملیات بدر. 2ـ پیچیدگی‌ها و ویژگی‌های خاص این عملیات. در واقع در طراحی مانور عملیات فاو مسائل مهمی وجود داشت که دربارة آنها ساعت‌ها بحث کارشناسی شد. اهم این مسائل عبارت بودند از:

1ـ بررسی وضعیت جزر و مد آب در زمان‌های مختلف و در نوبت‌های متعدد

2ـ بررسی تأثیر جزر و مد آب بر حرکت غواص‌ها و قایق‌ها.

3ـ هماهنگی عبور غواص‌ها با جزر و مد و تاریکی مطلق هوا؛ سرمای شدید آب در فصل زمستان و حرکت غواص‌ها در داخل آب در نیمه‌های شب.

4ـ بررسی چگونگی عبور غواص‌ها از عرض بیش از یک کیلومتری اروندرود.

5 ـ بررسی چگونگی هماهنگی حرکت نیروهای موج دوم (قایق سواران) با جریان جزر و مد آب و پر بودن نهرهای آب حاشیه اروند برای استفاده قایق‌ها.

6 ـ بررسی چگونگی خط‌شکنی غواص‌ها و سرپل‌گیری، پاک‌سازی خط اوّل و آماده‌‌سازی ساحل برای ورود نیروهای موج دوم با همت غواص‌ها.

7ـ بررسی چگونگی حرکت نیروهای موج دوم و نحوة پیاده شدن آنها در ساحل دشمن و توسعه سرپل.

8 ـ تصرف نقاط استراتژیک در ساحل دشمن، مانند اسکله چهار چراغ، بندر فاو، شهر فاو و پایگاه‌های موشکی

9ـ تسلط بر جاده‌های البحار، استراتژیک و أم‌القصر که در آستانه شهر فاو به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

10ـ توسعه عملیات به سمت کارخانه نمک.

11ـ مقابله با حرکت دشمن از شمال (بصره) به جنوب منطقه (فاو).

12ـ تأمین جناح‌های عملیات در سمت اروندرود و سمت خورعبدالله.

13ـ تشکیل خط پدافندی در شمال کارخانه نمک.

در طراحی عملیات برای اجرای عملیات در منطقه فاو، دو قرارگاه اصلی با مأموریت‌های زیر در نظر گرفته شد:

الف) قرارگاه کربلا به فرماندهی احمد غلامپور که مسئولیت شکستن خط در محور اسکلة چهار چراغ و شهر فاو، ادامة عملیات روی جاده فاو ـ البحار و تأمین جناح راست عملیات را بر عهده داشت.

ب) قرارگاه نوح به فرماندهی حسین علایی که مسئولیت شکستن خط در سمت چپ قرارگاه کربلا و مقابل پایگاه موشکی عراق، ادامه عملیات روی جاده فاو ـ أم‌القصر و تأمین جناح چپ عملیات (سمت خورعبدالله) را عهده‌دار بود.

همچنین چهار قرارگاه فرعی با مأموریت‌های جداگانه به شرح زیر تشکیل شدند:

1ـ قرارگاه یونس 1: تحت امر قرارگاه نوح بود و با ناوتیپ کوثر مأموریت تصرف اسکلة العمیه را بر عهده داشت.

2- قرارگاه یونس 2: قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش و تحت امر قرارگاه خاتم الانبیا(ص) بود و ماموریت تصرف اسکلة البکر را بر عهده داشت.

3- قرارگاه رعد: قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش بود و مأموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت.

4- قرارگاه شهید سلیمان خاطر: قرارگاه عملیاتی هوانیروز ارتش بود و ماموریت تشکیل تیم آتش، تخلیه مجروح و هلی‌برن نیروها را برعهده داشت.

علاوه بر این، دو قرارگاه عملیاتی مسئولیت پشتیبانی فریب را عهده‌دار شدند تا از توجه دشمن به منطقه فاو جلوگیری کنند و حساسیت او را در مناطق دیگر بر‌انگیزند:

1ـ قرارگاه قدس به فرماندهی عزیز جعفری که مسئولیت عملیات پشتیبانی نزدیک در منطقه ابوالخصیب (ام‌الرصاص) را به عهده داشت.

2ـ قرارگاه نجف به فرماندهی مصطفی ایزدی، با مسئولیت عملیات پشتیبانی دور در منطقه سلیمانیه.

شناسایی جریان آب اروندرود

برای شناسایی و درک حالت‌های مختلف جریان آب اروندرود، که در قسمت‌های مختلف رودخانه(ساحل خودی، ساحل دشمن، وسط رودخانه، سطح آب، زیر آب) و در زمان‌های مختلف، وضعیتی متفاوت دارد ماه‌ها کار و بررسی شد و اطلاعات موجود در مورد تاریخچه این رودخانه و نیز اوضاع جوی منطقة خسروآباد و فاو طی 20 سال گذشته که از ادارة هواشناسی گرفته شد، بررسی گردید و اطلاعات کافی در این زمینه گرد آمد و جداوّل مورد نیاز از جریان جزر و مد رودخانه در حالات و زمان‌های مختلف و نقاط مختلف تهیه شد و با تسلطی که در این زمینه به دست آمد برنامه‌ریزی و زمان‌بندی عبور غواصان خط‌شکن و قایق‌های موج دوم، میسر شد.

آموزش عبور غواص‌ها از رودخانه

برای آمادگی عبور غواص‌ها از اروندرود آموزش‌ها و تمرین‌های زیادی انجام شد. این اقدام برگرفته از تجربة عملیات بدر بود. در این عملیات، یکی از نگرانی‌های اصلی، تأثیر جریان آب بر حرکت غواص‌ها و دور شدن آنها از هدف واگذار شده به آنها بود. اما پی‌گیری، و تلاش و تمرین نیروها و تسلط اطلاعاتی بر جریان مختلف آب اروند، موجب غلبه بر این نگرانی شد. شش روز پس از اظهارات فرماندة نیروی دریایی، در جلسة مشترک قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) در اهواز در 23 دی 1364، احمد غلامپور، جانشین قرارگاه کربلا گفت:

«به هنگام شناسایی در حالت جزر و مد آب، نیرو به چپ و راست می‌رفت ولی با تجربه به این نتیجه رسیده‌ایم که هر کجا خواستیم، برویم.»

سازمان رزم

قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) هدایت و اجرای عملیات والفجر 8 را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح برعهده داشت. یگان‌های تحت امر این دو قرارگاه به ترتیب زیر بودند:

الف ـ قرارگاه کربلا(محور شمالی):

ـ لشکر27 محمد رسول‌الله(ص).

ـ لشکر25 کربلا.

ـ لشکر7 ولی‌عصر(عج).

ـ لشکر31 عاشورا.

ـ لشکر5 نصر.

ـ لشکر8 نجف اشرف.

ـ لشکر14 امام حسین(ع).

ـ لشکر17 علی‌ابن‌ابیطالب(ع).

ـ تیپ مستقل32 انصارالحسین(ع).

ـ تیپ مستقل15 امام حسن(ع).

ـ تیپ مستقل44 قمربنی‌هاشم(ع).

ب ـ قرارگاه نوح (محور جنوبی):

ـ لشکر41 ثارالله(ع).

ـ لشکر19 فجر.

ـ تیپ مستقل33 المهدی(عج).

در مجموع 140 گردان نیروی رزمی و 16 گردان توپخانه برای اجرای عملیات سازمان‌دهی شده بود.

مرحله‌بندی عملیات

برای اطمینان کافی از دقت در عبور از رودخانه، چگونگی شکستن خط و گرفتن سر پل و کسب اطلاع از میزان هوشیاری دشمن و تدبیر مرحله‌بندی عملیات، نیاز به حضور در غرب اروندرود بود و شناخت بیشتر از واکنش‌های دشمن بود. اما با استفاده از عکس‌های هوایی و عکس‌هایی که با دوربین‌های قوی از ساحل دشمن گرفته شد و نقشه و اطلاعات به دست آمده از دیگر شناسایی‌ها، چهار مرحله برای اجرای عملیات در نظر گرفته شد:

1ـ عبور از رودخانه، شکستن خط گرفتن سرپل و پاک‌سازی سرپل تصرف شده.

2ـ تصرف شهر فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در مثلثی شمال شهر که از تقاطع سه جاده البحار، فاو ـ بصره و جاده أم‌القصر به وجود آمده بود. همچنین، استقرار در پایگاه دوم موشکی در شمال غربی شهر فاو، می‌بایستی در مرحله دوم تحقق می‌پذیرفت. این نقطه برای داشتن جناح از دشمن، بسیار مهم تلقی می‌شد.

3- پیشروی تا ابتدای کارخانة نمک و تشکیل خط دفاعی به موازات این نقطه از ساحل تا خورعبدالله.

4- رسیدن به زمین انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای کارخانه واقع روی جاده أم‌القصر تا ساحل رودخانه.

مأموریت مرحله اوّل عملیات، به لشکرهای 7 ولی‌عصر(عج)، 5 نصر، 41 ثارالله(ع)، 31 عاشورا، 25 کربلا، 14 امام حسین(ع)، 19 فجر، تیپ‌های 44 قمربنی‌هاشم(ع) و 33 المهدی(عج)، واگذار شد. در مرحله دوم، لشکرهای 27 حضرت رسول(ص)، 17 علی‌بن‌ابیطالب(ع)، و در مرحله سوم، لشکرهای 8 نجف و 31 عاشورا برای تحقق طرح مانور می‌بایست وارد عمل می‌شدند. در مرحله چهارم نیز تمام یگان‌های مورد نظر حضور داشتند.

شرح عملیات

در ساعت 22:10 روز 1364/11/20 فرمانده کل سپاه با قرائت رمز عملیات دستور حمله را صادر کرد:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم. و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه. یا فاطمه الزهرا، یافاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا.

یگان‌های نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش طرح‌ریزی شده و شلیک بیش از هزاران گلوله، در محورهای تعیین شده حمله خود را آغاز و مبادرت به شکستن خط دشمن کردند.

با توجه به احتمالاتی که در زمینه هوشیاری دشمن مطرح بود، شکستن خط، پاک‌سازی و گرفتن سرپل مناسب، نقشی اساسی در تضمین موفقیت عملیات داشت. غواص‌ها می‌بایستی معابر را باز می‌کردند تا نیروهای قایق‌سوار بتوانند از این معابر وارد ساحل دشمن شده و تا روشنایی صبح منطقه را برای استحکام سرپل پاک‌سازی کنند.

نحوة واکنش دشمن در لحظات اوّلیة عملیات و در رویارویی با موج‌های گستردة نیرو که سراسر خط دشمن را هدف تهاجم قرار داده بودند، از غیرمنتظره بودن این جمله حکایت می‌کرد، دشمن در همان لحظات اوّلیه شروع عملیات به دلیل گستردگی محورهای هجوم و همچنین اجرای تک پشتیبانی (فریب) در محور أم‌الرصاص، شدیداً احساس خطر می‌کند. در این میان صدام به‌منظور آرام کردن وضعیت و کاستن از هراس نیروهای عراقی، در پاسخ گزارش یاد شده می‌گوید:

«مقاوم باشید، سه لشکر زرهی می‌فرستیم و ایرانی‌ها را شکست می‌دهیم.»

گسترش وضعیت و تأمین هدف‌های علمیات در همان شب اوّل چنان غیرمنتظره بود که یگان‌هایی که برای تأمین هدف‌های مراحل بعدی عملیات قرار بود در صبح یا شب دوم عملیات وارد عمل شوند، در ساعت 24 وارد منطقه شدند تا به سمت اهداف خود حرکت نمایند.

پس از پاک‌سازی خط اوّل، در ادامه کار دو مسئله عمده در پیش روی رزمندگان قرار داشت: دور زدن و محاصره شهر فاو و حضور در محور ساحلی واقع در جناح شمالی. بر این اساس دو لشکر قدرتمند سپاه، برای پاک‌سازی و الحاق خط اوّل، تلاش خود را شروع کردند. بدین ترتیب قبل از روشن شدن هوا و پس از درهم شکستن مقاومت‌های ضعیف قوای دشمن، یگان مأمور تصرف شهر فاو، با حضور در دروازه شهر به محاصرة آن پرداخت.

در جنوب شهر فاو نیز یکی دیگر از یگان‌ها با طی کردن مسافتی طولانی در عمق، ناباورانه خود را به خورعبدالله رساند طوری‌که این امر به محاصرة شهر فاو از شمال و جنوب انجامید.

در چند نقطه از محور شمالی شهر فاو دو یگان عمل‌کننده به دلیل رویارویی با دشمن و همچنین مشکلات عبور از اروند، در پیشروی دچار کندی شدند، ولی منتهی‌الیه محور ساحلی که کلید حفظ منطقه تصرف شده بود، با همت و خیز بلند رزمندگان به تصرف درآمد. همچنین ورود یگان بعدی به منطقه درگیری ـ که مأموریت تصرف خط کارخانه نمک را به عهده داشت، موجب پیوستگی و تأمین اوّلین خط پدافندی گردید.

در ادامه عملیات، رزمندگان پس از محاصرة شهر فاو در محور ساحلی و نیز دستیابی به خورعبدالله در جنوب فاو، پاک‌سازی عناصر باقی‌مانده دشمن در رأس‌البیشه ـ که بعضاً با مقاومت‌های پراکندة خود مشکلاتی را ایجاد می‌کردند ـ آغاز کردند. رزمندگان نخلستان شمال و جنوب شهر فاو را پاک‌سازی کردند. در نتیجه این تلاش‌ها، یگان مأمور به تصرف شهر فاو، پس از رفع موانع موجود و مقابله با مقاومت‌های پراکنده افراد دشمن، با انهدام مقر تیپ 111 ارتش عراق و اسیر کردن فرماندة آن، شهر فاو را کاملاً پاک‌سازی کرد.

همزمان با پاک‌سازی شهر و دیگر نقاط منطقه عملیات، چندین یگان برای ادامة عملیات و تأمین اهداف مشخص شده، قبل از تاریک شدن هوا ضمن انهدام قوای دشمن تا دومین پایگاه موشکی پیشروی کردند. درنتیجه تا پایان روز اوّل، رزمندگان موفق به تصرف شهر فاو، پاک‌سازی کامل منطقه و حضور در شمال شهر فاو( محور ساحلی ) شدند و بدین ترتیب مراحل اوّل و دوم عملیات اجرا شد و اهداف تعیین شده برای این دو مرحله با موفقیت تأمین گردید.

غفلت و بی‌تحرکی دشمن در شب و روز اوّل

در در شب و روز اوّل عملیات، به دلیل رعایت اصل غافلگیری و تلاش فراوانی که در مدت چند ماهة آماده‌سازی و شناسایی منطقه عملیاتی فاو برای جلوگیری از هوشیاری دشمن انجام گرفت و همچنین اجرای عملیات فریب در محور ام‌الرصاص و … اقدام اساسی از دشمن مشاهده نشد. در واقع در این روز به دلیل وضعیت آشفته و درهم‌ریختة دشمن و بی‌خبری بسیاری از نیروهای عراقی از اجرای عملیات و گستردة آن، نیروهایی که از مرخصی بازمی‌گشتند و یا واحدهایی که مسئولیت لجستیکی و پشتیبانی را عهده‌دار بودند، بدون اطلاع از حضور رزمندگان اسلام در فاو، وارد منطقة عملیاتی می‌شدند و همین امر تلفات زیادی به دشمن وارد کرد. نیروی هوایی عراق نیز در روز اوّل عملیات فعالیت چشمگیری نداشت و تنها چندین‌بار عقبة نیروهای خودی در شرق اروندرود و نیز ساحل دو طرف آن هدف بمباران هواپیماهای دشمن قرار گرفت که تأثیر مهمی در روز عملیات به جا نگذاشت.

نخستین پاتک دشمن در محور ساحلی

پس از 36 ساعت از آغاز عملیات، ارتش عراق نخستین پاتک خود را در محور ساحلی اروندرود ـ که جناح راست قوای خودی را تشکیل می‌داد ـ اجرا کرد. ارتش عراق لشکر5 خود را به سرعت وارد منطقه نمود. نیروهای این لشکر پس از رسیدن به نزدیکی کارخانه نمک، آرایش گرفته، پاتک خود را به محور ساحلی شروع کردند. و در مدت کوتاهی دو هجوم شدید کردند که نبردی سخت درگرفت و در نقاطی به نبرد تن به تن کشیده شد اما رزمندگان با مقاومت جانانه خود دشمن را متوقف کردند. نیروهای خودی پس از آن برای ایجاد خطوط دفاعی مستحکم، با استفاده از وسایل مهندسی (لودر، بلدوزر و.. ) که تا روز دوم به منطقه عملیات منتقل شده بود، خاکریزهای کوتاه و محدودی ایجاد کردند.

با توجه به اهمیت محور ساحلی، قوای دشمن در روز بعد هجوم شدیدی را در محور ساحلی آغاز کردند، لیکن سرعت در انتقال و عبور دستگاه‌های مهندسی و ایجاد خطوط دفاعی مطمئن و کمک سایر یگان‌ها، تلاش دشمن را ناکام کرد.

شروع تلاش‌های اساسی دشمن

تا روز سوم عملیات، دشمن تصور می‌کرد منطقه اصلی عملیات “هورالهویزه” است و درک صحیح و دقیقی از عملیات خودی نداشت. همین تأخیر دشمن در درک منطقه عملیات اصلی، امکان واکنش سریع را از او گرفت و زمینة گسترش سرپل و حفظ و تحکیم مواضع به دست آمده را برای یگان‌های خودی فراهم کرد. سرانجام پس از سه روز، دشمن دریافت که منطقه فاو، منطقه عملیاتی اصلی رزمندگان است و پس از آن بود که صورت جدی وارد میدان گردید. پس از ناکامی تلاش‌های اوّلیة ارتش عراق، که عمدتاً با لشکر5 انجام شد، قرارگاه تاکتیکی ستاد مشترک ارتش عراق در شهر ناصریه به فرمانده لشکر گارد ریاست جمهوری عراق دستور داد که به سرعت و با تمام امکانات برای سد کردن حمله رزمندگان و بازپس‌گیری مناطق تصرف شده، تحت امر سپاه هفتم وارد عمل شود. بر این اساس و به دنبال تصمیم‌ گیری عجولانة ستاد عملیات جنوب عراق، تیپ‌های 3 و 4 نیروی مخصوص گارد جمهوری وارد عمل شدند. دو تیپ مذکور با آرایش در دو طرف و در امتداد جاده استراتژیک فاو ـ بصره، به سمت شهر فاو حرکت کردند. قبل از آغاز درگیری، نیروهای خودی به دلیل تسلط دید و تیر بر عقبه‌های دشمن و آرایش مناسب توپخانه‌ها، آتش پرحجم و سنگینی را روی نیروهای گارد اجرا کردند که بر اثر آن 30% آنها به هلاکت رسیدند.

ضمناً همزمان به گردان کماندویی تیپ 10 زرهی (از یگان‌های نیروی مخصوص) نیز دستور داده شد نیروهای خود را تا سه‌راهی کارخانه نمک ـ جادة أم‌القصر گسترش دهد تا از دورخوردن تیپ‌های 3 و 4 لشکر گارد شود.

نیروهای لشکر گارد جمهوری پس از ورود به منطقه، شب را در پناه تانک‌ها و خاکریزهای پراکنده، که به عنوان سنگر تانک مورد استفاده قرار ‌گرفت، به‌سربردند تا با آغاز روشنایی هوا، حمله اساسی خود را شروع کنند.

درگیری با لشکر گارد

در چنین وضعیتی نیروهای خودی در فرصت سه روزه‌ای که تا استقرار نیروهای لشکر گارد، داشتند، توانستند پایگاه‌های اوّل و دوم موشکی دشمن را در شمال شهر فاو تصرف کنند و تا ضلع جنوبی کارخانه نمک پیشروی کنند و پس از آن با گسترش شرقی ـ غربی به سمت جادة استراتژیک، روی جادة شنی تا کنار سه‌راهی کارخانه نمک، مستقر شوند. با ورود قوای لشکر گارد، نیروهای خودی پس از درک موقعیت و نحوة گسترش این یگان‏ها، حملة شبانه‌ای را از سه محور طراحی کردند:

1 ـ جادة اوّل به سه‌راهی کارخانه نمک.

2 ـ از جادة شنی به پشت دشمن.

3 ـ از مقابل، روی جادة استراتژیک فاو ـ بصره و اطراف آن.

بر اساس این طرح، رزمندگان در تاریکی شب، هنگامی که نیروهای لشکر گارد در حال استراحت بودند در یک حمله غافلگیرانه و به‌طور همه‌جانبه لشکر گارد را هدف تهاجم قرار دادند. این حمله، که همراه با اجرای انبوه آتش توپخانه، ادوات و سلاح‌های سبک انجام گرفت برای قوای دشمن کاملاً غیر منتظره بود لذا عرصة نبرد، به گونه‌ای بر آنها تنگ شد که قادر به کوچکترین حرکت نبودند.

صبح روز 1364/11/24، ساعت 5:30، در حالی‌که هنوز هوا به‌طور کامل روشن نشده بود، دشمن برای عقب زدن نیروهای خودی و به منظور پشتیبانی از لشکر گارد، اقدام به حملة شیمیایی کرد، لیکن بمب‌های شیمیایی در میان دو تیپ از لشکر گارد جمهوری فرود آمد و به 70% از این نیروها آسیب رساند. به‌طوری‌که بسیاری از آنان، بینایی خود را از دست دادند. پس از این واقعه، در پی درخواست‏های مکرر و پیگیری فرماندهی لشکر گارد، تیپ 443 برای کمک به منطقه درگیری اعزام شد، که در همان آغاز ورود هدف حمله قوای اسلام قرار گرفت و پس از انهدام یک گردان از آنها، بقیه پا به فرار گذاشتند. گذشته از این با پیشروی رزمندگان اسلام تا کارخانه نمک و تصرف مقر لشکر26 ارتش عراق در محوطه کارخانه نمک، فرماندهی سپاه هفتم که وحشت‌زده شده بود منطقه را ترک کرد. در این بین نیروهایی که در محاصره قرار داشتند، سعی زیادی می‌کردند که از معرکه بگریزند، لیکن تدبیر مناسب فرماندهان سپاه و نیز آتش پرحجم و قدرتمند توپخانه،

فرمانده لشکر گارد به‌ فرماندهان تیپ 3 و 4، توصیه کرد که با “جنگ و گریز” از حلقه محاصره “فرار” کنند. پس از ابلاغ این دستور، باقیماندة نیروهای دشمن، تنها تعداد اندکی از نیروهای لشکر گارد ریاست جمهوری صدام توانستند از مهلکه‌ جان سالم بدر برند و اکثریت این نیروی ویژه به ‌هلاکت رسیدند.

همزمان با ورود لشکر گارد، از بعدازظهر روز سوم، عملیات حملة گستردة هوایی دشمن آغاز شد. این حملات هوایی در روز چهارم، گسترده‌تر شد و شدت یافت و نیروی هوایی عراق با تمام توان وارد عمل شد و علاوه بر بمباران وسیع به بمباران شیمیایی و ‌بمباران پل‌های جزیرة آبادان پرداخت.

در این میان با تلاش یگان‌های ضدهوایی خودی، در 8 روز جنگ شدید هوایی، روزانه 3 تا 4 هواپیمای دشمن سرنگون شد. پیدایش چنین وضعیتی، رعب زیادی را در خلبانان عراقی ایجاد کرد به گونه‌ای که وقتی وارد آسمان منطقه می‌شدند، بعضاً تنها درصدد ریختن بمب‌ها در بیابان و فرار از تیررس گلوله‌های سلاح‌های ضدهوایی و موشک‌های زمین به هوا بودند. در مجموع هرچند تهاجمات وسیع هوایی دشمن آسیب‌هایی به یگان‌ها و تأسیسات خودی وارد کرد، اما با تدابیر یگان‌های مهندسی جهادسازندگی در زمینه احداث پل روی بهمنشیر، امیدواری دشمن برای بستن عقبه‌های خودی را تبدیل به یأس کرد و بدینوسیله گام مهمی در تثبیت منطقه، برداشته شد.

طی پنج روز اوّل عملیات رزمندگان حملات خود را، در محور میانی (جاده استراتژیک)، محور أم‌القصر و کارخانه نمک، تشدید کردند و توانستند نیمی از کارخانه نمک را تصرف کنند و روی جاده أم‌القصر نیز خطی موازی کارخانه نمک تشکیل دهند. همچنین در محور میانی، که برای دشمن اهمیت بسیاری داشت، رزمندگان طی چند شب درگیری متوالی، خطوط دشمن را درهم شکستند و در شب هشتم خود را به‌ سه‌راهی کارخانه نمک رساندند.

از روز هشتم به ‌بعد و پس از اینکه قوای خودی خط پدافندی مناسبی تشکیل دادند، دشمن که خود را به‌طور کامل بازیافته بود، پاتک‌های خود را مجدداً آغاز کرد. ابتدا از جاده فاو ـ البحار وارد عمل شد و سپس در جاده استراتژیک، فشار حملات خود را روی سه‌راهی کارخانه نمک متمرکز کرد، لیکن هر بار براثر اجرای آتش شدید خمپاره و توپخانه، تلفات زیادی را متحمل شده و با به جا گذاشتن کشته‌ها و مجروحان بسیار، به عقب‌ برگشت. در واقع در جریان حملات دشمن در محورهای ساحلی و میانی، نیروهای عراقی که در طول 5 سال جنگ، کمتر با چنین آتشی مواجه شده بودند، روحیه خود را باخته بودند. در روز یازدهم عملیات برای تکمیل خط پدافندی و تثبیت آن در جلو محور ساحلی و محور میانی، آب انداخته شد و بدین وسیله، دشمن از تلاش مجدد در این محورها بازماند.

آخرین ‌تلاش‌های دشمن

در مقابل سرسختانه رزمندگان در محور ساحلی و محور میانی(جاده استراتژیک)، ارتش عراق با تغییر تاکتیک در “رزم” و “محور عملیات”، محور کارخانه نمک و محور أم‌القصر را برای حمله برگزید و نیروی پیاده را جایگزین نیروی زرهی کرد.

اوّلین تلاش دشمن در محور أم‌القصر و همچنین تهاجم بعدی آن‌ها به داخل کارخانه نمک عملاً متوقف گردید. دشمن در محور داخل کارخانه نمک، برای هر 400 متر یک تیپ قرار داده بود و در هر حمله از چند تیپ استفاده می‌کرد، که هرکدام پس از دیدن آسیب و تحمل تلفات عقب‌‌نشینی می‌کرد.

در مقابله با پاتک‌های دشمن در محور أم‌القصر و محدودة کارخانه نمک، جنگنده‌های نیروی هوایی و هلی‌کوپترهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی با بمباران عقبه‌های دشمن در دو محور جاده دوم و جاده سوم و شکار تانک‌های آنان، تلفات سنگینی را به دشمن تحمیل کردند.

ارتش عراق تا نیمه اسفند 1364 تلاش‌های و پاتک‌های پی‏درپی خود را در محور‌های مختلف منطقه عملیات به کار گرفت ولی جز نفوذ در یکی از مربع‌های کارخانه نمک موفقیت دیگری به دست نیاورد و به مرور از فشارهای سنگین خود کاست و تلاش‌های خود را در سه محور خلاصه کرد:

1ـ ادامه پاتک در محور کارخانه نمک و جاده ام‌القصر.

2ـ گسترش عقبه‌ها و احداث جاده و مواضع جدید توپخانه، ایجاد استحکامات و دیگر فعالیت‌های مهندسی.

3ـ طراحی استراتژی دفاع متحرک.

در این دوره نیروهای خودی با اجرای آتش توپخانه وادوات و فعالیت‌های تبلیغاتی نقشی بازدارنده و فرساینده روی نیروهای عراقی ایفا می‌کردند. رژیم عراق نیز برای حل بحران‌های ناشی از فتح فاو و ضایعات وارد شده به ارتش عراق مکرراً تبلیغ می‌کرد که به زودی فاو را پس خواهد گرفت. با نزدیک شدن هفتم نیسان(سالروز تولد صدام و تشکیل حزب بعث) که برابر 17 فروردین 1365 بود، تبلیغات دشمن جدی‌تر شد و این روز را موعد باز‌پس‌گیری فاو اعلام کرد.

سرانجام، سیزده روز قبل از هفتم نیسان، در بامداد 1365/1/4 نیروهای دشمن تهاجم خود را از دو محور آغاز کردند، اما در هر دو محور شکست خوردند و به‌رغم تبلیغات گسترده رژیم عراق، در هفتم نیسان نیز تحرکی از دشمن مشاهده نشد. پس از چند روز ارتش عراق حمله گسترده‌ای را در دو محور آغاز کرد که با ایستادگی رزمندگان، این حمله عراق نیز به شکست انجامید و از مهاجمان در یک محور حدود 4000 کشته و زخمی به جای ماند و در محور دیگر نیز بسیاری از عراقی‌ها در میان باتلاق‌ها و میدان‌های مین کشته و تعدادی اسیر شدند. این آخرین حمله عراق در منطقه عملیاتی والفجر 8 بود و پس از آن اقدامات مهندسی ارتش عراق برای استحکام و تثبیت خطوط پدافندی افزایش یافت.

آخرین ‌تلاش‌های رزمندگان اسلام برای تثبیت خط دفاعی

با توجه به اهمیت منطقه فاو برای دشمن تلاش‌های پیگیر و فشار‌های پی‌درپی ارتش عراق برای پس‌گرفتن این منطقه، ناامید کردن عراق امری ضروری بود. لذا دو طرح اساسی در دستور کار قرار گرفت:

1ـ تثبیت منطقه با اقدامات مهندسی، ایجاد مواضع و استحکامات، احداث کانال و پل.

2ـ ترمیم خط خودی با از میان برداشتن رخنه‌های دشمن در کارخانه نمک، جاده شنی و ….

با تلاش طاقت‌فرسای واحد‌های مهندسی جهادسازندگی و یگان‌های مهندسی سپاه کانالی سراسری از اروندرود تا خور‌عبدالله احداث گردید و با پمپاژ آب از اروندرود در آن و همچنین احداث دژ و خاکریز‌های متعدد و دیگر استحکامات، خط پدافندی مطمئنی ایجاد گردید.

از سوی دیگر، رزمندگان با اجرای عملیاتی در تاریخ 1365/2/8 رخنه‌های موجود را پاک‌سازی و خط پدافندی را ترمیم کردند که در جریان آن 6 تیپ ارتش عراق حدود 80 درصد منهدم شدند. این آخرین حملة خودی در این منطقه و آخرین روز درگیری جنگ 78 روزه در منطقه فاو بود.

نتایج عملیات

در عملیات والفجر 8، دو هدف تأثیرگذار به موازنه جنگ، یعنی تصرف منطقه‌ای استراتژیک و انهدام قوای دشمن، در حد بالایی به نفع جمهوری اسلامی ایران تحقق یافت. این عملیات آثار و نتایج بسیار مهمی در پی داشت زیرا برای نخستین‌بار پس از فتح خرمشهر، منطقه مورد تهاجم در یک عملیات بزرگ، پس از تصرف تثبیت شده بود. توانایی و قابلیت سپاه در طراحی و اجرا عملیاتی گسترده در این ابعاد به صورت مستقل، شگفت‌انگیز بود و برای بسیاری از کارشناسان باور کردنی نبود. در واقع با فتح فاو و ظهور توانایی سپاه در طرح‌ریزی فرماندهی، اجرا و پشتیبانی و پدافند فعال به مدت 78 روز، حیات جدید سپاه آغاز شد. همچنین قدرت فرماندهی سپاه برای کنترل هوایی، پدافند هوایی و هوانیروز در این عملیات آشاکار شد. ضمن اینکه اعتماد به نفس برای کسب پیروزی که پیش از این مورد تردید قرار گرفته بود، مجدداً حاصل شد نتایج حاصل از فتح فاو به تثبیت قرارداد 1975 الجزایر انجامید. با تکیه بر این منطقه تصرف شده امکان ادامة جنگ و بعد‌ها رویارویی با امریکا در خلیج‌فارس نیز فراهم شد.

در مجموع عملیات والفجر 8 در ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی نتایج گسترده‌ای داشت که به طور خلاصه چنین است.

1ـ آزادسازی و تصرف 940 کیلومترمربع شامل: سرزمین خودی در اروندرود: 30 کیلومترمربع، ساحل خلیج‌فارس در خورعبدالله: 60 کیلومترمربع، منطقه آبی آزاد شده و تصرف شد در خلیج‌فارس: 600 کیلومترمربع، خشکی تصرف شده از دشمن 250 کیلومترمربع.

2ـ آزادسازی شهر فاو و روستاهای حومه آن و تصرف تأسیسات نفتی و پتروشیمی و اسکله‌های بارگیری آن.

3ـ قطع ارتباط عراق با آب‌های آزاد جهان.

4ـ تصرف سه پایگاه موشکی زمین به دریا و پایگاه‌ نیروی دریایی عراق در قشله.

5 ـ تسلط بر خورعبدالله و تصرف قسمت متعلق به عراق و آزاد شدن تردد در اروندرود از شمال خور معامر تا دهانه فاو.

6 ـ امنیت در شمال خلیج‌فارس و امکان تردد کشتی‌‌ها به بندر امام خمینی.

7ـ نزدیک شدن به شهر بندری أم‌القصر و تهدید آن.

8 ـ محاصره اسکله‌های البکر و العمیه.

9ـ هم مرز شدن با کویت.

علاوه بر این، در این عملیات، بیش از 50000 تن از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند که در میان آنها یک فرمانده لشکر، پنج فرمانده تیپ، شمار زیادی افسر ارشد و جزء مشاهده می‌شدند. همچنین، 2135 تن از افراد دشمن اسیر شدند که در میان آنها چندین سرهنگ ستاد، سرهنگ دوم، سرگرد، افسر جزء، خلبان هواپیما و هلی‌کوپتر و درجه‌دار وجود داشتند. از تجهیزات دشمن مقداری به شرح زیر منهدم یا به غنیمت گرفته شد:

خسارات دشمن

انهدامی                                                  غنیمتی

ـ 39 هواپیما                       —

ـ 5 هلی‌کوپتر                      —

ـ 300 تانک                        50 تانک

ـ 240 نفربر                        45 نفربر

ـ 5 دستگاه مهندسی               30 دستگاه مهندسی

ـ 250 خودرو                      180 خودرو

ـ 150 توپ صحرایی               20 توپ صحرایی

ـ 55 توپ ضد‌‌هوایی               120 توپ ضد‌هوایی

ـ 2 ناوچه موشک‌انداز              3 رادار موشکی

در ضمن، مقدار زیادی وسایل مخابراتی، سلاح‌های سبک و رادارهای مختلف در میان وسایل انهدامی دشمن و غنائم به دست آمده وجود داشت.

در این عملیات، یگان‌های ارتش عراق بیش از عملیات‌های دیگر متحمل خسارت و آسیب شدند. در مجموع، 10 تیپ پیاده، کماندویی و نیروی مخصوص، 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضدهوایی، 10 گردان جیش‌الشعبی و 5 گردان توپخانه دشمن به طور 100 درصد منهدم شدند. علاوه بر این، 33 تیپ پیاده، کماندو و نیروی مخصوص و 8 تیپ زرهی و مکانیزة عراق نیز بیش از 60 درصد منهدم شدند که برای بازسازی و تجدید سازمان از منطقة عملیاتی خارج شدند. همچنین نزدیک به 10 لشکر و 5 تیپ کماندو، زرهی و مکانیزه دشمن 30 درصد آسیب دیدند که دشمن به دلیل کمبود نیرو آنها را در منطقة عملیاتی نگه داشت تا پس از تجدید سازمان یگان‌های آسیب دیده و جایگزینی آنها، این نیروها نیز به عقب منتقل شوند.

فهرست منابع و مآخذ

1ـ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، عملیات والفجر8 (فتح فاو)، تهران، 1382.

2ـ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تنبیه متجاوز، حسین اردستانی،1379.

3ـ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خرمشهر تا فاو، نوشته محمد درودیان، تهران، 1376.

4ـ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش مسائل اساسی جنگ و سپاه پس از عملیات بدر، تهران، 1365.

5 ـ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، گزارش اجمالی 38 عملیات بزرگ، ابوالقاسم حبیبی، (جزوه داخلی).

6 ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه. از 1364/11/26 تا 1365/1/31.

7ـ دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، عباس هدایتی خمینی، 1370.

یگان های مرتبط

لشکر 10 سیدالشهدا تیپ 35 امام حسن (ع) قرارگاه نوح

متا سفانه قابل کپی نیست!