بستن

شهیدعلی میرزا کشاورزیان رونیزی

«يا اَيُّها اْلَذّينَ آمَنوُا هَلْ اَدُلُكُمْ عَلَي تِجارَهٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ اَليمِ تُؤمِنُونَ بِاْللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدوُنَ ِفي سَبِيلِ اْللَّهِ بِاَموالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ ذالِكُمْ خَيرٌ لَكُمْ اِن كُنتُم تَعلَموُن.» (سوره ي صف، آيه ي ۱۰ـ۱۱)
با درود و سلام بر ولي عصر امام زمان(عج) و نايب شريفش امام خميني و با سلام بر تمامي جوانان عزيزي كه با نثار خون خويش نهال انقلاب و اسلام را آبياري كردند و به اميد پيروزي تمامي كفر ستيزان اسلام وصيت نامه ي خود را شروع مي نمايم.
قرآن كريم كتاب آسماني ما مسلمانان در يكي از سوره هاي خود ضمن آوردن يك يا دو آيه مي فرمايد: كه جهاد كردن با مال و جان در راه خدا باعث مي شود كه انسان از آتش دوزخ به دور باشد، اين جهاد را خداوند تجارتي بزرگ معرفي مي كند؛ حال كه قرآن راه خود را به روشني به ما مسلمانان نشان داده است پس بايد براي سعادتمند شدن جنگيد و در راه خدا با مال و جان جهاد كرد.
برادران و خواهران، امت مسلمان ايران: جهاد يك امر الهي است و آن كس كه منكر جهاد و جنگيدن با كفّار است بينش و ايمانش كامل نيست و به نقل از مولاي مؤمنان علي(ع)؛ جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را بر روي بندگان مخصوص خود باز مي كند.
روستاييان عزيز: دوست دارم با شما چند لحظـه اي صحـبت كـنم، دوست دارم همچـون قربانـي بـراي شمـا عزيزان زجر كشيده و ستم ديده در راه خدا قرباني شوم و دوست دارم ديگر استعمار آمريكا بر سر شما عزيزان نيايد و شما با آن روح ايثار و شهادت طلبيتان آنچنان درسي به او و مزدورانش بدهيد كه ديگر فكر دست درازي به پرچم اسلام از مغز او خطور نكند.
آري باز هم مي خواهم برايتان سخني مهم ايراد و بيان كنم، مي خواهم بگويم كه بعضي از كوردلان خيال نكنند بنده به خاطر اين كه پاسدار انقلاب اسلامي بودم به جبهه آمدم نه، بنده به خاطر اسلام آزادانه به شغل مقدّس پاسداري راه يافتم و به خاطر حفظ احكام قرآن و دستاوردهاي انقلاب اسلامي راهي جبهه هاي نور عليه ظلمت شدم.
برادران و خواهران گرامي: اين فكر را كه جبهه براي پاسداران و ارتشيان است از سر خود دور كنيد، چون در اين زمان حفظ اسلام به تك تك افراد مسلمان لازم است و به گفته ي رهبر كبير انقلاب جبهه رفتن امر واجب كفايي است. جبهه ها و سنگرها، معدن فضيلت است و سنگر و شب جمعه، شبي است كه عاشقان مهدي(عج) با او ملاقات دارند.
خانواده ي ارجمند و قوم و خويشان محترم: اگر چه از دست دادن بنده براي شما رنج آور است ولي بدانيد كه بنده امـانتي بيش براي شما نبودم، صـاحب اصلي ما خـداست و من هم اگر خداوند قبولم كند به سوي او شتافته ام، پس بنابراين درد از دست دادن مرا به خاطر حفظ اسلام و براي اجراي احكام قرآن و به خاطر حرمت خون شهيدان اسلام تحمّل كنيد.
امّت مسلمان: دست از ياري اسلام و امام برنداريد و روحانيت متعهّد به اسلام را لحظه اي تنها نگذاريد و هميشه از آنها درس بگيريد.
دوستان عزيز و آشنايان: اگر احياناً از بنده ناراحتي ديده ايد به بزرگي خودتان مرا حلال كنيد و ببخشيد. به اميد طول عمر رهبر، پيروزي هرچه سريعتر رزمندگان اسلام و ديدار نمودن حضرت مهدي(عج)
خداحافظ
علي ميرزا كشاورزيان ۶۲/۴/۲۰


زندگی نامه :

شهيد بهترين تاجر دوران زندگي است؛ در تجارت او غير از عشق چيزي معامله نمي‌شود؛ تجارتي كه سرمايه‌اش جان است و سودش ديدار يار.
حرفهاي ناگفته در مورد مردان خدا بسيار است. مرداني چون «شهيد عزيز كشاورزيان» مردي كه خواندن نماز اول وقت را بر همه چيز ترجيح مي‌داد. به مسايل ديني بسيار پايبند بود به طوري كه رعايت حلال و حرام در وجودش موج مي‌زد. عشق و علاقه به اسلام و ميهن و رسيدگي به محرومان و مظلومان در ذات پاكش بود. در زمان حيات خود از خدمت به مردم هرگز دريغ نكرد و همواره با آنها همراه بود.
انقلاب و اسلام را گام به گام ياري داد تا اينكه نور بر تاريكيها فرود آمد و انقلاب با ورود بزرگمرد تاريخ امام خميني(ره) جلا يافت و به پيروزي رسيد. در زماني كه فرماندهي سپاه «رونيز» را به عهده داشت منشأ خدمات بسياري بود و با رهنمودهايش افراد زيادي را به سوي جاودانگي و سعادت هدايت كرد. به طوري كه ياد او در خاطر مردم جاري است و پاكي و شجاعت او را فراموش نكرده‌اند. دوستانش چنين مي‌گويند كه او آيه «يا ايها الَذينَ آمَنوا هَل ادّلكم علي تِجاره … »1 را پيشه راه خود كرده بود و به آن توسّل مي‌جست.
كردستان حكايتها از «علي» دارد زماني كه شاهد بود چگونه از جيره‌ي آب آشاميدني خود وضو مي‌ساخت و در سرماي سوزناك كردستان، شبانه قامتش به نماز استوار مي‌گرديد. او نه به خاطر اينكه پاسدار بود رو به سوي جبهه‌ها كرد بلكه براي هدفي بس بالاتر و زيباتر كه همانا زنده نگه‌داشتن دين اسلام بود به خانه و كاشانه پشت كرد و در جايي امن كنار معشوق مأوا گزيد و تا ابد جاودان و سرافراز ماند.
پس از او برادرش جوانمردانه اسلحه او را بردوش گرفت و راهش را ادامه داد تا خود نيز به برادرش ـ علي ـ پيوست.

پاسخ دهید

ادرس ایمیل شما کاربر گرامی منتشر نخواهد شد.قسمت های ضروری و مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

متا سفانه قابل کپی نیست!