وصيت نامه شهيد عزيز علي زارع
«رَبِّ اْشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْلِي اَمْرِي وَ اْحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوُا قَوْلِي.» إن شاالله.
سپاس خداي را كه شركت در جهاد با كفّار را نصيبم گردانيد تا همچون حسين(ع) مشتاقانه به سوي شهادت. اين آرزوي ديرينهام بشتابم.
خدايا شرمم مي آيد كه در پيش مولايم حسين(ع) سر داشته باشم و در وقت ملاقاتِ حضرت ابوالفضل(ع) و علي اكبر دست و سر داشته باشم.
خدايا راه تو را درك كردم و شهادت ]ميدهم[ به وحدانيّت تو و رسالت محمّد(ص) و ائمهي عصمت و طهارت(ع).
گرچه خود را بيش از همه محتاج به وصيت و به پند و اندرز مي دانم، چند كلمهاي به عنوان وصيتنامه به صفحهي كاغذ مي نگارم تا اگر لطف خدا نصيب من گرديد و شهيد شدم انشا الله مورد قبول بازماندگان شهدا قرار گيرد.
امام را تنها نگذاريد، پشتيبان ولايت فقيه باشيد، وحدت و يكپارچگي كه عامل پيروزي و موفقيّت است حفظ كنيد و جبههها را پر كنيد.
پدرها و مادرها، بگذاريد فرزندانتان كه علاقه دارند به جبهه بروند حتّي براي يكبار هم كه شده.
پدر و مادر عزيزم، برادران و خواهران عزيزم، اگر من شهيد شدم صبر و استقامت پيشه كنيد كه خدا با صابران است، مبادا شهادتم براي شما سوگواري شود، بلكه انتظار دارم كه افتخاري باشد زيرا بايد همسنگر زينب(س) باشيد كه روز عاشورا هفتاد و دو تن از اصحاب و برادرش را از دست داد و خودش را به اسيري بردند، من امانتي بودم و روزي بايد تحويل صاحب اصليام داده مي شدم و چه بهتر كه به راه خودش داده شدم، پس مرا حلال كنيد.
برادران و خواهران و همشهريان عزيزم مرا حلال كنيد، شما را به صبر و استقامت دعوت مي كنم «.يا اَيُهَا الَّذِينَ امَنُوا إِنْ تَنصُرواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ اَقْدامَكُمْ.»
به اميد پيروزي و زيارت كربلاي حسيني. در ضمـن اين وصيتنامه را برادر عزيز زارع بخواند و كنار مرقد شهيد مسعود زارع، به خاك بسپاريدم.
علي زارع 26/9/65
دوست عزیز ممنون بابت زحمتی که کشیدید ولی متن وصیت نامه ای که ذکر کردید مربوط به شهید عزیز علی زارع فرزند محمد از شهدای بنوان خیر هست و عکس ذکر شده با متن درج شده اشتباها با این شهید عزیز مرتبط شده لطفا تصحیح بفرمایید