یادنامه ای از شهید عزیز احمد رنجبر
محل و تاریخ تولد : ایج ۱۳۱۹
تحصیلات : ابتدایی
وضعیت تاهل : متأهل ،
چهارفرزند
نام پدر : عبدالرحیم
سن : ٤٢ سال
شغل : نظامی
تاریخ شهادت : 61/11/9 ارکان اعزام کننده : ژاندارمری
مجروحیت : ترکش به دست وسینه محل
دفن : استهبان
محل شهادت : سردشت
گیسوی باد را خواهیم گرفت ، همپای صبا کوچ خواهیم کرد و به دیاری خواهیم رفت که سیمرغ آشیانه دارد و از لاله مفروش است … از مردی که قلبش به وسعت آسمان بـود و بـه پـاکی دریـا سـخن می گوییم . « احمد » در روستای « ایج » در خانواده ای مؤمن و متديـن دیـده بـه دنیا گشود . در کودکی و نوجوانـی ، همـدوش پدر در باغ و مـزارع بـه و کشاورزی می پرداخت و به علت مشکلاتی که داشت از ادامه ی تحصیـل باز ماند و در چرخانیدن چـرخ زنـدگـی یـار پـدر شـد و بـا دسـتهای مردانه اش کمک خرج خانواده گردید . او فردی نمونـه ، کم نظیر و سنگ صبور دوستان بود ، همیشه دیگران را بر خانواده ی خود ترجیح میداد . در جوانی به سنت پیامبر ( ص ) جامه ــى عمـل پوشید و ازدواج کرد که ثمره ی آن چهار فرزند است . پس از آن که خدمت مقدس سربازی را به پایـان بـرد بـه خدمـت ژاندارمری درآمد ، زمانی که آوای جبهـه گـوش جـانش را نوازش دادلباس رزم پوشید و آماده ی رفتن شد . زمـان رفتـن ، پسـرش بـه شـدت مریض بود ، اما او گفت : « من می روم و شفای پسرم را در جبهه هـا از امام حسین ( ع ) می گیرم . » آری ؛ مگر میشود مولای کریمی چون حسـین ( ع ) خواهـش عاشـق خود را بی پاسخ بگذارد . سرور و سالار شهیدان شـفای فرزند او را از خدای سبحان گرفت و او با آسایش خـاطر بیشتری بـه انـجـام وظیفه مشغول گشت . شب قبل از شهادت حال دیگری داشت ؛ مشغول راز و نیـاز بـود و استغفار و آن قدر به درگاه حق نالید تـا از محبـوب پاسـخ شـنید و به بارگاه لایزال یار ، گام نهاد .