بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيِمِ
خدمت پدر و مادر عزيزم: پس از تقديم عرض سلام، سلامتي شما را از درگاه خداوند متعال خواستارم اميدوارم كه هميشه در ظِلّ توجّهات ولي عصر(عج) مصون و محفوظ بوده باشيد و رضاي خدا را بر همه چيز مقدّم دانسته و همهي رفتار و گفتار و كارهايمان براي خدا باشد و هنگامي كه با خدا معامله كرديم مزدش هم از او بخواهيم ولا غير.
آنچه را مي نويسم قسمـت اول وصيتنامـه مي باشد كه خصوصي است و شما اگر توانستيد به آن عمل مي كنيد و دين مرا ادا مي نماييد. قسمت دوم كه وصيت عمومي مي باشد كه اگر خدا توفيق شهادت نصيبم كرد به وسيله ي سپاه پاسداران خوانده مي شود.
اولين وصيت من اين است كه: گرچه من فرزند خوبي براي شما نبودم و هميشه از من شكايت داشتيد چه در مسايل شخصي و چه در مسايل ديني و سياسي و بسياري از اساعه ي ادب ها و صداهاي بلند كه مخالف دستورات خدا و قرآن بود و من از روي ناداني و غرور مرتكب آنها شدم و بعضي براي رضاي خدا بود.خلاصه هرچه بود از شما تمنّاي عاجزانه دارم كه با بزرگواري و حق پدري و مادري كه بر من داريد ببخشيد و مرا حلال كنيد.
نكته ي دوم: اينكه من با آگاهي كامل و احساس مسؤوليت كه در برابر خدا و مردم مستضعف جهان داشتم و با توجّه به اين مسألهي مهم كه امروز تمامي اسلام در برابر كفر واقع شده است به جبهه رفتم. نه براي رسيدن به اميال كثيف دنيوي و پست و مقام و شهرت ] و[ بسياري چيزهايي كه همه را بايد گـذاشت (و هيچكـدام همراه انسان نمي آيند) و رفت. من فقط به خاطر رضاي خدا به جبهه رفتم و اميدوارم كه (اگر لايق باشم) خدا از من قبول كند، بنابراين اگر كشته شوم مبادا از كسي يا ارگاني يا مردم توقع احترام داشته باشيد، يا خداي نخواسته توهين به مسؤولين جمهوري اسلامي، به بهانه ي شهيد دادن و انتظارات بيجا پيشه ي خود قرار دهيد؛ زيرا ما امانتي از خدا بوديم كه در دست شما بوديم و شما آن امانت را رد كرديد؛ بنابراين، جاي هيچگونه نگراني و ناراحتي و طلبكاري از بنده ي خدا وجود ندارد و تنها كاري كه شما مي توانيد بكنيد صبر براي خدا است وگرنه اجر خود را ضايع كردهايد. البته من كوچكتر از آنم كه بخواهم به شما نصيحت كنم چون اسلامي كـه دارم از شماها دارم و شما بايد در همه حال به خدا توجّه كنيد و از بنده ي او قطع اميد كنيد تا در كارهايتان موفق باشيد.
نكته ي سوم: راجع به بدهكاري و طلبكاري هايم مي باشد كه اميدوارم تا آنجا كه مي توانيد به آنها عمل نماييد و مرا از زير دين مردم خلاص كنيد از پول و كتاب هاي به جا مانده هر طور كه صلاح مي دانيد استفاده كنيد، كتاب هاي دانشگاهي را مي توانيد به كتابخانه ي بخش فيزيك دانشگاه بدهيد در ضمن پول حق التـدريس را مي توانيد از اداره ي آموزش و پرورش اَردكـان بگيريد و دو سال نماز و يـك سال روزه برايم بخريد. در اينجا از همه ي برادران و خويشان و اقوام حلال بودي مي طلبم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد و طلب آمرزش كنيد ما هم در اينجا به شما دعا مي كنيم. به اميد پيروزي اسلام بر كفر جهاني و ظهور حضرت صاحب زمان(عج) و طولاني شدن عمر امام امت خميني بت شكن؛ همه ي شما را به خدا مي سپارم.
فرزند شما سيّد محمّدمهدي تابعي ۱۳۶۱/۵/۶
زندگی نامه :
نامش را از نام زيباي مهدي موعود(عج) برگرفتند، تا يكي از منتظران رخسار زيبايش گردد و براي فرجش چشم به راه بماند …
«محمّدمهدي» در خانواده‌اي مذهبي چشمان پرفروغش را گشود و زندگي سراسر افتخار خود را آغاز نمود. كسي كه از ابتدا تا پايان عمرش براي اسلام و انقلاب تلاش كرد، تا مبادا گلبرگهاي باغ انقلاب در سموم خزان، پرپر گردد. شاگردي بود به از استاد، استادي عاشق و دلباخته.
هرجا كه بوي عشق حسين(ع) به مشامش مي‌رسيد، دامن كشان به پرواز درمي‌آمد. در جلسات مذهبي شركت مي كرد. «سيّدمهدي» يكي از ياران با وفاي شهيد عزيز «حجّه الاسلام شيخ احمد فقيهي» بود كه هميشه او را همراهي مي‌كرد. با تلاش و پشتكار فراوان درس مي‌خواند تا اينكه موفق شد به دانشگاه راه يابد و در رشته مهندسي فيزيك ادامه تحصيل دهد. هيچ گاه پست و مقام را دوست نداشت و فقرا را فراموش نكرد. ساده زيستن را سرلوحه زندگي خود قرار داده بود.
اوايل انقلاب بود و او خوشحال از اينكه مي‌توانست بغض نشكفته‌اش را هويدا سازد و مُهرِ سكوتي را كه بر لبانش زده بودند،بشكند. زمان فرياد فرا رسيده بود و او براي به ثمر رسيدن انقلاب از هيچ تلاشي فروگذار نبود. پركاري او در مراسم مذهبي و بيان مسايل ديني و توزيع اعلاميه‌ها و عكس امام همه را به تعجّب واداشته بود.
پس از پيروزي انقلاب، در جهاد دانشگاهي به طور فعّال شركت مي‌كرد و آن هنگام كه دشمن زبون به قصد نابودي دين، دست تجاوز به سوي ميهنش دراز كرد؛ عشق دفاع از اسلام در وجودش شراره زد و راهي جاده‌هاي خاكي جبهه گشت تا بالاخره پس از چند ماه نبرد و مقاومت در ماه محرم، سر به دامان جدّش حسين(ع) نهاد و دل عاشورايي‌اش سفر روحاني خود را به كوي افلاك آغاز نمود