وصیتنامه شهید:
با سلام و درود به آقا امام زمان و با سلام بر نايب بر حقّش خميني كبير و با سلام و درود به شما خانواده‌هاي شهدا مفقودين، اسرا و مجروحين.
«اَشهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلا الله وَ اَشْهَدُ اَنَ مُحَمَداً رَسولَ الله وَ اَشْهَدُ اَنَ عَلياً وَلِيُ الله.»
خدايا، به من ايماني عطا فرما كه بتوانم استوار در مقابل دشمنان و سختي‌ها ايستادگي كنم و خدايا تو چناني كه من دوست دارم، پس خدايا مرا چنان كن كه تو دوست داري.
خدايا تو مي داني كه ديگر جاي من در دنيا تنگ شده است و دنيا براي من همچون قفسي بود؛ خـدايا تو مي داني كه ديگر نمي توانستم در دنيا صبر كنم و به همين دليل رو به سوي تو كرده‌ام تا به آنجايي كه مي خواهم به معشوق خود برسم پس تو هم مرا در اين راه ياري كن.
آري، به جبهه رفتم تا با خداي خود ميثاق و با مهدي موعود (عج) ديدار كنم. هدف من از جبهه آمدن، باز كردن راه مسدود شده كربلا و ياري قرآن و اسلام و دفاع از ميهن و ناموس است و راضي نيستم كه احدي براي من گريه كند بلكه برايم شادي كنيد و گريه براي مصيبت امام حسين(ع) و اهل بيت كنيد.
در ضمن از تمام مردم مي خواهم كه هميشه در سنگر انقلاب بمانيد و گام به گام با روحانيت پيش رويد و مبادا از قرآن پيشي گيرند.
اين حقير از تمام كساني‌كه مرا مي شناسند و يا با من در رابطه بوده‌اند حلال بودي مي طلبم و اميدوارم كه مرا ببخشند و حلال كنند. اميدوارم كه فرزندانم راه مرا دنبال كنند و رهروان راهم باشند. ان شاالله.
اگر باشد قرار آخـــر بميرم نمي خواهم كــه در بستر بميرم
خدايا كن شهادت را نصيبم كه همچون حبيب بن مظاهر بميرم
در ضمن هشتاد هزار تومان به مسجد جمعه بدهيد كه وظيفه‌ي همسرم (مي باشد) كه وكالت تمام دارد، بپردازد. همچنين چهارصد درخت انجير وقف ديگ، جهت خوراك براي تمامي حسينيه‌هاي استهبان است؛ در ضمن خمس و زكات مالم را به همان نحوي كه خودم مي پرداختم بپردازيد. ان شاالله.
خدايا، خدايا تا ا نقلاب مهدي خميني را نگه دار.
والسلام، به اميد پيروزي. التماس دعا
حاج امير سپهدار